پیچک (خوشه های شعر و غزل )

پیچک (خوشه های شعر و غزل )

شعر و ادب پارسی
پیچک (خوشه های شعر و غزل )

پیچک (خوشه های شعر و غزل )

شعر و ادب پارسی

چـرا چـو قصه فـرامـوش یکدگر باشیم(بیژن ترقی)


چـرا  چـو  قصه فـرامـوش یکدگر باشیم
بیـا  کـه  راحــت  آغــوش یکدگر باشیم

بیا کـه همچو شقایق ز داغ محـنت هم
سبو به دوش و قدح نوش یکدگر باشیم

قـرار خـاطـر  انــدوهبـار  هـــم گــردیــم
چـــراغ  کلبــه  خـامــوش یکدگر باشیم

بیا ز ساغـر چشمـان هـم به هشیـاری
زنیـم بـاده  و  مــدهــوش یکدگر باشیم

زنیـم پیرهـن شــوق را بـه دامــن چـاک
چـو در خیـال  بــر و دوش یکدگر باشیم

بیا که همچو شب و روز در غم و شادی
سپید پـوش و سیه پوش یکدگر باشیم

چــو روزگـار فرامـوش  مـی کنــد مــا را
چرا چــو قصــه فـرامـوش یکدگر باشیم.


بیژن ترقی

تا بهار دلنشین آمده سوی چمن(بیژن ترقی)

تا بهار دلنشین آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
چون نسیم نو بهار بر آشیانم کن گذر
تا که گلباران شود کلبه ویران من

تا بهار زندگی آمد بیا آرام جان
تا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن کشان
چون سپندم بر سر آتش نشان بنشین دمی
چون سرشکم در کنار بنشین نشان سوز نهان

تا بهار دلنشین آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
چون نسیم نو بهار بر آشیانم کن گذر
تا که گلباران شود کلبه ویران من

باز آ ببین در حیرتم بشکن سکوت خلوتم
چون لاله تنها ببین بر چهره داغ حسرتم
ای روی تو آیینه ام عشقت غم دیرینه ام
باز آ چو گل در این بهار سر را بنه بر سینه ام

 

 

بیژن ترقی