پیچک (خوشه های شعر و غزل )

پیچک (خوشه های شعر و غزل )

شعر و ادب پارسی
پیچک (خوشه های شعر و غزل )

پیچک (خوشه های شعر و غزل )

شعر و ادب پارسی

میرود آب رخ از باده ی گلرنگ مرا (خواجوی کرمانی)

میرود آب رخ از باده ی گلرنگ مرا
میزند راه خرد زمزمه ی چنگ مرا

دلق از رق به می لعل گرو خواهم کرد
که می لعل برون آورد از رنگ مرا

من که بر سنگ زدم شیشه ی تقوی و ورع
محتسب بهر چه بر شیشه زند سنگ مرا

مستم از کوی خرابات ببازار برید
تا همه خلق ببینند بدین رنگ مرا

نام و ننگ ار برود در طلبش باکی نیست
من که بدنام جهانم چه غم از ننگ مرا

ای رخت آینه ی جان می چون زنگ بیار
تا ز آئینه ی خاطر ببرد زنگ مرا

مطرب آهنگ چنین تیز چه گیری که کند
جان شیرین بلب لعل تو آهنگ مرا

نشد از گوش دلم زمزمه ی نغمه ی چنگ
تا عنان دل شیدا بشد از چنگ مرا

چون تو در خاطر خواجو بزدی کوس نزول
دو جهان خیمه برون زد ز دل تنگ مرا
 

خواجوی کرمانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.