مرا میرانی و غرق تمنا می شوی گاهی
پریشان می شوم حوری فریبا می شوی گاهی
در تمام خاطراتم رد پای خیالت پیدا
دلم گم می شود پنهان و پیدا میشوی گاهی
غزلهای مرا بی واهمه پر میکنی از غم
غزل می بافی و استاد دلها می شوی گاهی
شبی می آیی و خواب مرا بی پرده می پویی
به رسم عاشقی شبگرد تنها می شوی گاهی
هواخواهی پریشان خاطر و بی کینه می شوی گاهی
در این آشفته حالی مشت و شیدا می شوی گاهی
به آب و آینه راه دلت را نیک می بندم
اسیر انعکاس نور و دریا میشوی گاهی
در آشوب حقایق می تراود نور چشمانت
طلوع آخرین سر فصل دنیا می شوی گاهی
مریم اسدی