پیچک (خوشه های شعر و غزل )

پیچک (خوشه های شعر و غزل )

شعر و ادب پارسی
پیچک (خوشه های شعر و غزل )

پیچک (خوشه های شعر و غزل )

شعر و ادب پارسی

تنیده یاد تو در تار و پودم، (ابوالقاسم لاهوتی)


تنیده یاد تو در تار و پودم، میهن، ای میهن!
بود لبریز از عشقت وجودم، میهن، ای میهن!
 
تو بودم کردی از نابودی و با مهر پروردی
فدای نام تو بود و نبودم، میهن، ای میهن!

فزونتر گرمی مهرت اثر می کرد چون دیده
به حال پر عذابت می گشودم، میهن ای میهن

به هر مجلس به هر زندان، به هر شادی به هر ماتم
به هر حالت که بودم با تو بودم، میهن، ای میهن!

اگر مستم اگر هوشیار، اگر خوابم اگر بیدار
بسوی تو بود روز سجودم، میهن، ای میهن!
 
بدشت دل گیاهی جز گل رویت نمی روید
من این زیبا زمین را آزمودم، میهن ای میهن

 

 

ابوالقاسم  لاهوتی

نشد یک لحظه از یادت جدا دل(ابوالقاسم لاهوتی)

نشد یک لحظه از یادت جدا دل
زهی دل، آفرین دل، مرحبا دل، مرحبا دل

ز دستش یک دم آسایش ندارم
نمی دانم چه باید کرد با دل

هزاران بار منعش کردم از عشق
مگر برگشت از راه خطا دل

به چشمانت مرا دل مبتلا کرد
فلاکت دل، مصیبت دل، بلا دل

نشد یک لحظه از یادت جدا دل
زهی دل، آفرین دل، مرحبا دل، مرحبا دل

از این دلدار من بستان خدایا
ز دستش تا به کی گویم خدا دل

به تاری گردنش را بسته زلفت
فقیر و عاجز و بی دست و پا دل

بشد خاک و ز کویت برنخیزد
زهی ثابت قدم دل، باوفا دل

نشد یک لحظه از یادت جدا دل
زهی دل ، آفرین دل ، مرحبا دل ، مرحبا دل

نشد یک لحظه از یادت جدا دل
زهی دل ، آفرین دل ، مرحبا دل ، مرحبا دل

 

 

ابوالقاسم لاهوتی