پیچک (خوشه های شعر و غزل )

پیچک (خوشه های شعر و غزل )

شعر و ادب پارسی
پیچک (خوشه های شعر و غزل )

پیچک (خوشه های شعر و غزل )

شعر و ادب پارسی

جاده و اسب مهیاست، بیا تا برویم(ابوالقاسم حسینجانی)

جاده و اسب مهیاست، بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست، بیا تا برویم

ایستاده است به تفسیر قیامت زینب
آن سوی واقعه پیداست، بیا تا برویم

خاک در خون خدا می شکفد، می بالد
آسمان غرق تماشاست، بیا تا برویم

تیغ در معرکه می افتد و برمی خیزد
رقص شمشیر چه زیباست، بیا تا برویم

از سراشیبی تردید اگر برگردیم
عرش زیر قدم ماست، بیا تا برویم

دست عباس به خونخواهی آب آمده است
آتش معرکه برپاست بیا تا برویم

زره از موج بپوشیم و ردا از طوفان
راه ما از دل دریاست، بیا تا برویم

کاش، ای کاش! که دنیای عطش می فهمید:
آب، مهریه ی زهراست، بیا تا برویم

چیزی از راه نماندست، چرا برگردیم؟!
آخر راه همین جاست، بیا تا برویم

فرصتی باشد اگر باز در این آمد و رفت
تا همین امشب و فرداست، بیا تا برویم

 

ابوالقاسم حسینجانی

http://hayhat.ir/