پیچک (خوشه های شعر و غزل )

پیچک (خوشه های شعر و غزل )

شعر و ادب پارسی
پیچک (خوشه های شعر و غزل )

پیچک (خوشه های شعر و غزل )

شعر و ادب پارسی

تو یه تاک قد کشیده (مسعود هوشمند)


تو یه تاکِ قد کشیده
پا گرفتی روی سینم

واسه پا گرفتنِ تو
عمریه که من زمینم

رازِ قد کشیدنت رو
عمریه دارم می بینم

داری می رسی به خورشید
ولی من بازم همینم

می زنن چوب زیرِ ساقت
واسه لحظه های رستن

ریختنِ آب زیرِ پاهات
هی منو شستن و شستن

توی سرما و تو گرما
واسه تو نجاتم عمری

تو هجومِ بادِ وحشی
سپرِ بلاتم عمری

آدما هجوم آوردن
برگای سبزتو بردن

توی پاییز و زمستون
ساقتو به من سپردن

سنگینیت رو سینه ی من
سایت هم نصیبِ مردم

میوه هات هم آخرِ سر
که میشن قسمتِ هر خُم

نه دیگه پا میشم اینبار
خالی از هر شک و تردید

میرم اون بالاها مغرور
تا بشینم جای خورشید

تن به سایه ها نمیدم
بسه هرچی سختی دیدم

انقدر زجر کشیدم
تا به آرزوم رسیدم

بذار آدما بدونن
میشه بیهوده نپوسید

میشه خورشید شد و تابید
میشه آسمون رو بوسید

بذار آدما بدونن
میشه بیهوده نپوسید

میشه خورشید شد و تابید
میشه آسمون رو بوسید



مسعود هوشمند

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.